• یکشنبه 9 اردیبهشت 03


اشعار شهادت امام کاظم (ع) ( مى سزد گر ساقى امشب باده در ساغر بريزد )

1939

مى سزد گر ساقى امشب باده در ساغر بريزد

باده در ساغر به عشق يار سيمين بر بريزد

مى سزد گر آب زر امشب براى وصف دلبر

 جاى جوهر از قلم بر صفحه دفتر بريزد

مى سزد امشب اگر طوطى طبعم پَرگشايد

 جاى شعر از سينه ام لعل و دُرّ و گوهر بريزد

مى سزد امشب اگر از رحمت حق ابر رحمت

 جاى باران بر زمين گه عطر و گه عنبر بريزد

مى سزد امشب اگر روح الامين از فرط شادى

 بر سر خلق جهان از عرش اَعلا زَر بريزد

مى سزد امشب اگر از ديدن باب الحوائج

 شادى از رخسار و نور از روى پيغمبر بريزد

مى سزد امشب اگر از مقدم موسى بن جعفر

 اشك شوق از ديدگان ساقى كوثر بريزد

مى سزد، امشب اگر بهر نثار مقدم او

 آسمان از ديدگان خويشتن اختر بريزد

مى سزد امشب اگر از يمن اين مولود مريم

 بهر كورى حسودان عود در مجمر بريزد

مى سزد امشب اگر از آسمان و ابر ظلمت

 خاك غم بر فرق خصم موسى جعفر بريزد

زد قدم در ملك هستى آن كه از يمن قدومش

وجد از ديوار و شادى و سرور از در بريزد

زد قدم شاهى كه از بهر نثار مقدم او

 زآسمان روح القدس از شوق دل اختر بريزد

آمد آن فرمان روايى كز براى مدحت او

 جاى شعر از سينه «ژوليده» گان گوهر بريزد

 (ژوليده نيشابورى)

  • یکشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 6:47
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران