• جمعه 2 آذر 03


غزل حضرت رباب سلام الله -(با روضه خطبه خواند به لحن محن رباب)

1247

با روضه خطبه خواند به لحن محن رباب
زینب ترین روایت یک شیرزن رباب

رویم ندیده روی سپیدم نموده ای
با توست روی فاطمه در این سخن رباب

یکسال گرچه سوخته ای زیر آفتاب
در سایه ات نشسته بهشت عدن رباب

با اینکه کربلا وطنش شد پس از حسین
دیگر نماند بعد پسر در وطن رباب

در مجلسی که مرثیه خوانش رقیه است
زینب خطیب میشود و سینه زن رباب

در راه شام خیره به گهواره ی فراق
گاهی سکینه است ولی عمدتا رباب

بر نیزه رفته است ولی بی کفن که نیست
قنداقه شد به قامت طفلت کفن رباب

قربان سوز آذری روضه های تو
"سولموش علیِّ اصغره لای لای دیَن رباب"

بس کن عروس فاطمه از دست میروی
تازه عروس را چه به لطمه زدن رباب

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران