با شمایم ای شمایان بشکهٔ دشداشهپوش
با وقاحت روی فرش نفت و خون میایستید
ای شما لات و هبلهای ابوسفیان تراش
سالها در خانهٔ امن الهی زیستید
ننگ بر نیرنگتان با ماست روی جنگتان
ما که میدانیم اینک در هراس از چیستید
سید ما آفتابی از تبار مصطفاست
ای شیوخ شبزده! از دودمان کیستید؟
نفتتان روزی به پایان میرسد آل سقوط!
بیگمان امروز اگر هستید فردا نیستید
- شنبه
- 13
- مهر
- 1398
- ساعت
- 19:45
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
سید محمد جواد شرافت
ارسال دیدگاه