بی تاب بی تابم
محزونه دلدارم
ای بی حرم آقام
داغی به دل دارم
غریب مادری
نداری این شبا نه زائری مجاوری
غریب مادری
نداری یک چراغ و خادم و یه نوکری
غریب مادری
ای وای ، خاکی مزار عشق زهراس
آقام ، حسن ، چقد غریب و تنهاس
جونم فداش غریبه مثل مولا
خیلی کریمه بی حریمه اما
ای وای ، امون از این غریبی
بند دوم
خیلی غریبی و
در دل غمی داری
تو پیر شدی آقا
از گریه و زاری
فدای تو آقا
میونه خونه هم نداشتی یار و یاوری
فدای تو آقا
از کودکی شده کار دلت خون جگری
فدای تو آقا
ای وای ، قاتل تو شده همسرت
پاره ، جگرت و می دید خواهرت
ای وای ، تابوت تو پر از تیر شده
اونجا داداش حسین تو پیر شده
ای وای ، امون از این غریبی
بند سوم
خواب شبای تو
اون قصه ی کوچه
راحت شدی آخر
از غصه ی کوچه
دیدی جلو چشات
جلوی مادره تو رو تو کوچه بستن و
دیدی جلو چشات
مادر تو زدن حرمتش و شکستن و
دیدی جلو چشات
ای وای ، سیلی زدن به یاس حیدر
نیلی ،شده روی سفید مادر
ای وای ، مسما ر و میخ و آتیش و دود
مادر ، بین دیوار و در اسیر بود
ای وای ، امون از این غریبی
- یکشنبه
- 14
- مهر
- 1398
- ساعت
- 12:3
- نوشته شده توسط
- امیر روشن ضمیر
- شاعر:
-
مهدی خوش نشین
ارسال دیدگاه