تمام هستِ منی یا کریم آل الله
سلام من به تو بادا کریم آل الله
ببین که سائل تان آمده نگاهی کن!!
تو ای ستاره ی زیبا کریم آل الله
مران مرا ز درت بی پناه میگردم
قسم به زینب کبری کریم آل الله
نوشته ام که تو عشق منی عزیز الله
منم گدای تو آقا کزیم آل الله
رسیده فصل غمت من در آسمان دیدم
هلالِ غم شده پیدا کریم آل الله
جهان گرفته عزا در شب عزای تو
نگین سبز دو دنیا کریم آل الله
ز ازدیاد غمت بی بهانه میگرید
دو چشم حضرت طاها کریم آل الله
فقط نه جَدِ ّشما بلکه نه فلک آقا
غمینِ تو شده یارا کریم آل الله
به پای ماتمتان مثل ابر بارانم
بنفسی انتَ دل آرا کریم آل الله
مگر که زهر ستم حاصل مرامت بود
امیر و ناجی فردا کریم آل الله
نشسته زهر ستم بر تنت چرا آقا؟
بگو تو والی و والا کریم آل الله
ز درد دور خودت حلقه میزنی ای وای
فتاده ای تک و تنها کریم آل الله
غریق خون شده طشت مقابلِت آقا
پریده رنگ تو مولا کریم آل الله
بگو زکینه چه زهری عدو به تو داده
که پاره کرد جگرت را کریم آل الله
ز حالِ تو شده غمبار حال عرش خدا
غمِ تو گشته مُعّما کریم آل الله
بیا به خاطر حق پیش خواهرت زینب
نکش بروی زمین پا کریم آل الله
صدای مادرتان میرسد که میگوید
غریب و مضطر زهرا کریم آل الله
مثال مادر غم پرورت پریشانیم
ز داغت حضرت دریا کریم آل الله
- سه شنبه
- 16
- مهر
- 1398
- ساعت
- 10:9
- نوشته شده توسط
- امیر روشن ضمیر
- شاعر:
-
رضا آهی
ارسال دیدگاه