• یکشنبه 9 اردیبهشت 03


مصائب جانسوز شهر شام -(در روایت آمده از امام سجاد (ع) پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در )

792

در روایت آمده از امام سجاد (ع) پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمود: الشِّام الشِّام الشِّام یا سه بار فرمود «امان از شام» (۱) 
توضیح این که طبق روایت دیگر امام سجاد(ع) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:

۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می نمودند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.
اگر اشکی از چشم یکی از آنها جاری می‌شد، با نیزه بر سرش می‌زدند، تا زمانی که وارد شام شدند(۲)

۲. سرهای شهدا را در میان هودجهای زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (ع) را در برابر چشم عمّه ام زینب (س) و ام کلثوم (س) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر (ع) و پسر عمویم قاسم (ع) را در برابر چشم سکینه و فاطمه علیهما سلام(خواهرم) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سّم ستوران قرار می گرفت.

۳. زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.

۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید این ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.

۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از خانۀ یهود و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان را (در خیبر و خندق و…) کشتند و خانه های آنها را ویران کردند امروز شما انتقام آن ها را از این ها بگیرید. ای نعمان! هیچ کس از آنها نماند مگر اینکه هرچه خواست از خاک و سنگ و چوب به سوی ما افکند.

۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.

۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از  گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم(۳)

منبع:
(۱): عنوان الکلام فشارکی ص ۱۱۸
(۲): سید بن طاووس، الاقبال، ج۳، ص۸۹
(۳): تذکره الشهداء، ملاحبیب کاشانی، ص ۴۱۲

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



حسن علی نیا

با سلام
بهتر بود به صورت آفلاین هم می شد استفاده کرد
به هر حال ممنون از زحمات شما

سه شنبه 26 آذر 1398ساعت : 22:55

سیدمحمد علی موسوی

عالی خداخیتلن ده

پنج شنبه 11 دی 1399ساعت : 13:47

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران