امام حسن (ع) به هنگام شهادت می گریست. شخصی از آن حضرت پرسید: شما چرا گریه می کنید؟ زیرا نسبتی که شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارید کسی ندارد و بیست بار پیاده حج بجا آوردی و سه بار مالت را با خدا تقسیم کردی؟
قال علیهالسلام:
انما أبکی لخصلتین لهول المطلع و فراق الأحبة(۱)
امام حسن علیهالسلام فرمود:
برای دو مورد گریه میکنم:
برای هراس از لحظه ی دیدار و دیگری جدایی یاران.
و در حدیث دیگری آمده است: امام حسین علیهالسلام از امام حسن علیهالسلام پرسید: چرا بیتابی می کنی؟ با اینکه بر پدرانت رسول خدا و علی علیهالسلام و مادرانت فاطمه و خدیجه و داییهایت قاسم و طاهر و بر عموهایت حمزه و جعفر وارد می شوی؟.
قال علیهالسلام:
یا أخی ما جزعی الا أنی أدخل فی أمر لم أدخل فی مثله و أری خلقا من خلق الله لم أر مثلهم قط(۲)
امام حسن علیهالسلام فرمود:
برادرم! بی تابی من جز برای آن نیست که وارد فضایی می شوم که تاکنون وارد چنین فضایی نشده ام و آفریدگانی از خلق خدای می بینم که هرگز چون آنها را ندیده ام.
و در حدیث دیگری آمده است: از امام علیهالسلام علت گریه اش را پرسیدند.
قال علیهالسلام:
انی أسلک طریقا لم أسلکها، و أقدم علی سید لم أره(۳)
امام حسن علیهالسلام فرمود:
من رهسپار راهی هستم که تاکنون گام در آن ننهاده ام و مهمان بزرگواری هستم که ندیدمش.
منابع:
(۱): بحارالانوار، ج ۶؛ ص ۱۵۹
(۲): تاریخ چهارده معصوم علیهمالسلام، ص ۴۰۴
(۳): حلیة الابرار؛ ج ۴، ص ۵۸
- سه شنبه
- 16
- مهر
- 1398
- ساعت
- 13:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه