• سه شنبه 15 آبان 03

 آرش براری

شعر حضرت عباس(ع) -(نذار که اسم از قلم بیفته)

618

نذار که اسم از قلم بیفته
منم نمیدازم علم بیفته

نیمذارم تا وقتی زنده هستم
چشم حرومی به حرم بیفته

میرم کسی نمی‌رسه به گردم
با بچه‌های تشنه وعده کردم

سکینه و رقیه چش به راهن
خداکنه دس خالی برنگردم

به هر طرف زدم سرابو دیدم
به علقمه رسیدم آبو دیدم

یه لحظه بین موج آب فرات
تصویر بچه ربابو دیدم

آب فرات! چرا تو با ما نیستی؟
چرا مث تموم رودا نیستی؟

بچه های فاطمه تشنه موندن
مگه تو مهریه زهرا نیستی؟

مشکو زدن امیدا نا امید شد
از خجالت محاسنم سفید شد

حسین ازت فقط یه خواهش دارم
به بچه ها نگو عمو شهید شد

خدا ثواب بی‌حسابم میده
ساقی کوثر داره آبم میده

حسین نمون میون این دشمنا
طعنه‌هاشون داره عذابم میده

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران