• دوشنبه 3 دی 03

 محمد قاسمی

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(اگر چه حوصله ی شعر سر نیامده است )

1178

اگر چه حوصله ی شعر سر نیامده است 
قلم ز عهده ی مدح تو بر نیامده است 

به شهد غنچه ی لبهای سرخ تو سوگند 
گلی شبیه تو از خاک در نیامده است 

بزرگی تو چنان جلوه کرده در عالم 
مجال عمر کَمَت در نظر نیامده است 

به لطف منسب بابُ الحوائجْیت بُوَد 
که توی حرف تو اصلاً اگر نیامده است 

علی؛علیست چه اکبر؛چه اصغرش؛اصلاً 
ز نام نامی تو خوبتر نیامده است 

بدیل نیست برایت که در سرای حسین 
پس از ظهور تو دیگر پسر نیامده است 

چه جلوه ای تو ندانم که لطف نقّاشیْت 
به ذهن این همه تصویرگر نیامده است 

خبر رسیده لبت خنده داشت وقت سفر 
اگر ز شورش اشکت خبر نیامده است 

ازآن طرف دل مادر اسیر دلشوره ست 
ازاین طرف سوی خیمه پدر نیامده است 

بگو گلوی تو شمشیر خورده یا نیزه ؟ 
مگر به سمت تو تیر سه پر نیامده است ؟ 

تنت برای چه اینقدر؛ زخمْ خورده شده؟ 
اگر ز خاک به سرنیزه در نیامده است 

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران