روزی که اهلبیت رسالت، به شام شد
یکباره صبحِ شام، مبدّل به شام شد
.
زآن بوم شوم، از پی نظّاره مرد و زن
آن یک به برزن آمد و این یک به بام شد
.
از یکدگر به جُست و خبر، دیده بازشان
تا بر سلالگان رسول انام شد
.
کاین آهو از چه دشت، اسیر کمند گشت؟
وین بلبل از چه باغ، گرفتار دام شد؟
.
بستند بالشان ز چه در شرع مصطفی؟
صید کبوتران حرم، گر حرام شد
.
تا با خبر که شاه شهیدش به نیزه، سر
مشهودِ خاص آمد و منظورِ عام شد
.
در خنده آن، که سکّه به اسم یزید گشت
در طعنه این، که خطبه به نام امام شد
.
با هم به مژده کز اسرای سپاه ما
کاخ امیر پُر ز کنیز و غلام شد
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1398
- ساعت
- 12:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
شرر بیگدلی
ارسال دیدگاه