• پنج شنبه 8 خرداد 04

 مهدی رحیمی زمستان

شعر امام هادی(ع) -(سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی‌اش)

546

سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی‌اش
ماه را شرمنده‌ی خود می‌کند زیبایی‌اش

می‌چکد نهج البلاغه از لب پایینی‌اش
می‌چکد آیات قرآن از لب بالایی‌اش

لحظه لحظه خیر او حتماً به مردم می‌رسد
آن کسی که«جامعه» بوده دم لالایی‌اش

«جامعه» «عجِّل فرج» به‌به چه تلفیقی شده‌ست
نسبت فرزندی‌اش با نسبت بابایی‌اش

سیزده دیگر برای هیچ کاری نحس نیست
یازده در ذکر بالا می‌رود کارایی‌اش

نوکر اربابم و یک بخش از آقایی‌ام
ریشه دارد بی برو برگرد در آقایی‌اش

طعم توحید و امامت را به هم آمیخته
نیمه‌ی مکّی او با نیم سامرّایی‌اش

هرقَدَر که خسته باشی بعد از آن دیوارها
روبراهت می‌کند یک استکان از چایی‌اش

از حرم برگشته می‌داند که وقت بازگشت
چایی دوم دوچندان می‌شود گیرایی‌اش

چون که تنها می‌روی هرگز به  سامرّا نرو
چون خجالت می‌کشد تنهایی از تنهایی‌اش

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران