هر کسی از کربلا شد دور، غربت میکشد
عرش هم شب های جمعه آه حسرت میکشد
ایستاده پشت درب آستان صحن تو
صورتش را آسمان دارد به تربت میکشد
اینکه عالم بر ضریح تو پناه آورده است
گوییا تصویری از صبح قیامت میکشد
مجلس روضه فراوان و ضریح تو یکی است
وحدت عشق است در اینجا به کثرت میکشد
همنشین جُون و أسلم میشود روز جزا
هر که با اخلاص پای روضه زحمت میکشد
چشم اهل روضه اوراق لهوف سید است
چون که روی دوش خود بار مصیبت میکشد
ماه های روی نیزه، آفتاب روی خاک
باز آه مادری را سمت هیأت میکشد
پیش چشمت آب را بر خاک میریزد کسی
آتشی بر جان ما نوبت به نوبت میکشد
گریه کن بر روضه ی " مُنّو عَلَی بنِ المصطفی"
آب دارد از کویر خشک منت میکشد
- یکشنبه
- 21
- مهر
- 1398
- ساعت
- 20:4
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه