آقا دلم چقدر گرفته براي تو
اين جمعه هم گذشت و نيامد صداي تو
تقويم من پر است از این جمعه های سرد
طي شد بهار زندگي من به پاي تو
آشفته ام چنان که به فردا نمي رسم
دیگر اميد وصل ندارد گداي تو
از من نمانده است بجز این دو روز عمر
اين روزهاي آخر من هم فداي تو
مردن هزار مرتبه بهتر از این فراق
ای کاش پر زند نفسم در هواي تو
یا تو قدم به دیده من نِه سحرگهی
یا من به دشت سر بگذارم برای تو
- دوشنبه
- 22
- مهر
- 1398
- ساعت
- 18:59
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
یاسر رحمانی
ارسال دیدگاه