کسی که راه به باغ توچون نسیم گرفتهست
صراط را زهمین راه مستقیم گرفتهست
تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله
که عطر، مرقدت از جنّتالنعیم گرفتهست
گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی
سرم به خاک درت،اُنس ازقدیم گرفتهست
همیشه سفرهٔ دل باز کردهام به حضورت
که فیض بازشدن غنچه ازنسیم گرفتهست
همیشه عبد، حقیرست در برابر معبود
به جزتوکی؟سِمَت عبد،باعظیم گرفتهست
بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت
به کف براتِ نجاتِ خودازجحیم گرفتهست
مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته
دراین مقام،فلک خویش رامقیم گرفتهست
چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟
که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفتهست
کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر
که رنگ وبوحرم تو ازآن حریم گرفتهست
- دوشنبه
- 22
- مهر
- 1398
- ساعت
- 19:4
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
حاج علی انسانی
ارسال دیدگاه