در شام، چون که آل علی را مقام شد
روز جهان، سیاهتر از تیرهشام شد
.
شاهی که گنج سرّ خدا بود سینهاش
چون گنج در خرابهی شامش، مقام شد
.
چون شد حرام، عیش بر اولاد مصطفی
گویی که عیش، بر همه عالم، حرام شد
.
آن آتشی که خیمهی سلطان دین بسوخت
دودش بر این مُقرنسِ نیلیخیام شد
.
نه کافر فرنگ و نه ترسای شام دید
ظلمی که بر سلالهی «خیرُ الانام» شد
.
این ظلم و کینه بین که میان دو نهر آب
لبتشنه، سر جدا ز شه تشنهکام شد
.
آفاق، منقلب شد و خورشید، منکسف
بر نی بلند، چون سر پاک امام شد
.
اوضاع روزگار چنان گشت، واژگون
کز یاد چرخ، شورش روز قیام شد
.
در راه خواجه، جان چو غلام سیه فشانْد
خورشید و ماه، بندهی روی غلام شد
.
هر کس «طرب»! که مرثیهخوان حسین گشت
در روضهی بهشت برینش، مقام شد
- سه شنبه
- 23
- مهر
- 1398
- ساعت
- 15:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
طرب اصفهانی
ارسال دیدگاه