• دوشنبه 5 آذر 03

 آرمان صائمی

اربعين زبان حال خانم زينب(س) -(من رسيدم از سفر اما حسين)

748
2

من رسيدم از سفر اما حسين
داغ ديدم هر گذر اما حسين
ريخت از من بال و پر اما حسين
مجلس مى بيشتر اما حسين
-
خطبه خواندم حيدرى كردم فقط
كو اسارت؟سرورى كردم فقط
-
زوزه هاى خيزران من را شكست
گريه هاى دختران من را شكست
لشكر نامحرمان من را شكست
خنده ى شمر آنچنان من را شكست
-
با خودم گفتم كه بنت الحيدرم
عهد كردم كفرشان در آورم
-
در خرابه خواهرت آواره بود
روسرى دخترت هم پاره بود
آن دمى كه بسته راه چاره بود
باعث زجرم زن بدكاره بود
-
من كه از آنها نترسيدم حسين
ترس را در چشمشان ديدم حسين
-
صبر من در اين مصيبت سر نرفت
چشم نامحرم به اين خواهر نرفت
از سياهى رنگ بالاتر نرفت
خاطرت آسوده كه معجر نرفت..
-
پرده پنهان نورِ پيدائيم ما
وارث عفّت زهرائيم ما
-
حرفشان دائم به تو دشنام بود
سهم من هم سنگ روى بام بود
بدتر از گودال شهر شام بود
هركسى در غارتت ناكام بود..
-
دلخور از ميدان و گودال تو بود
قصد او آزار اطفال تو بود

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:7
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران