سینه ام غرق شرر خاطرات مادر
حاصل این دو شده طشت پر خون جگر
روزه دارم من و افطار زخون دل من
خانه ام قتلگه و همسر من قاتل من
یاحسن یا مظلوم
از نفس افتادم تشنه لب جان دادم
صیدم و در خانه می کشد صیادم
من جگر گوشه ی زهرایم و پاره جگرم
مثل بابایم علی از همه مظلوم ترم
یا حسن یا مظلوم
شده وقت هجران دیده هایم گریان
منکه از دشمن و دوست خورده ام زخم زبان
ای مدینه تو بگو قصه ی خونبار مرا
جگر سوخته و روزه و افطار مرا
یا حسن یا مظلوم
- پنج شنبه
- 25
- مهر
- 1398
- ساعت
- 12:13
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه