◾نوحهی سینهزنی
◾ورودکاروان به مدینه
◾بنداول
چشمام ابری و قدم کمونه
وای از دست چرخ و زمونه
دارم مادر از کربلا من
بر پیکر و رویم نشونه
برخیز حالم و ببین
گشتم بییار و معین
از سنگ کوفی شده
شکسته مادر جبین
واویلا واویلتا(۳)
◾بنددوم
در کربلا زینب رسیده
محزون با قامت خمیده
دارد خبر برای مادر
از حنجر و سر بریده
مادر بی برادرم
بییار و بییاورم
پیش چشمم کشته شده
یادگار حیدرم
واویلا واویلتا(۳)
- سه شنبه
- 30
- مهر
- 1398
- ساعت
- 17:35
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه