زائر کرببلا آمدی خوش آمدی
از زمین نینوا آمدی خوش آمدی
رنج راهی را کشیدی که دل زینب کشید
تو سلامت آمدی اما قد زینب خمید
خاطرات تو شنیدن دارد و شیرین بود
خاطره را از زبان قد کمان باید شنید
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
شد هدیه بر شما،تربته آن سرزمین
شد نصیب خواهری،خاک غربت برجبین
تا رسید آن مضطر غمدیده در کرببلا
از خودش گفت و غم راس به روی نیزه ها
این چهل روزم گذشته چون چهل سال یا اخا
خیز و بنگر پیرم و دیگر نمیشناسی مرا
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
بوسه بر پیشانیت،میزنم ای باصفا
چون نشسته روی آن،از غبار کربلا
جای بوسه روی پیشانیه آن مولای عشق
سنگ کینه از روی بام مرد و زنها میزدند
جای بوسه بر روی لبهای آن مولای عشق
ضرب چوب خیزران با بغض مولا میزدند
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
پایتان خسته شده،در میان راه عشق
مانده جای آبله،بهر عشق شاه عشق
با همین زخمی که خورده پایتان در این سفر
یاد زهرای سه ساله دختر زهرا کنید
مثل اسفندی که از گرمای آتش می پرد
بر روی خار مغیلان میدوید و میپرید
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1398
- ساعت
- 13:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه