تادین بماند جاودان
خورشید عمرت شد نهان
ببین چه آمد به سرم
شد پاره پاره جگرم
نوایم ناله های آتشین است
که دیدم مادرم نقش زمین است
روز عزای حسن
خون دل هر مرد و زن
یا حجه ابن الحسن
شهید کین شد حسن
زهر جفا شراره زد بر دلت
همسر بیوفاشده قاتلت
قصه ی صبر حسن
بشنو از قبر حسن
تشت پر از خون گلوی حسن
پریده رنگ از گل روی حسن
امام غریبم
غمت شد نصیبم
- شنبه
- 4
- آبان
- 1398
- ساعت
- 9:46
- نوشته شده توسط
- امیر روشن ضمیر
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه