بند اول
گدایم_گدای حضرت رضایم
گدایم_به همین منصبم رضایم
گدایم_دسته خالی و بی نوایم
باز آقا_اومدم با دل شکسته
باز آقا_غم عالم دلم نشسته
باز آقا_گناهام کرده منو خسته
تو که حرمت ملجاءِ
واسه ی درماندگان
بیا و پناهم بده
السلطان السلطان
ادخلوها۲ بسلام آمنین
بند دوم
سلام ای_گوهر خفته در خراسان
سلام ای_قبله گاهه مردم ایران
سلام ای_ضامن آهوی بیابان
نگاه کن_به دلم که جلا بگیره
نگاه کن_به مریضت شفا بگیره
نگاه کن_که ازت کربلا بگیره
تو که کرمت بی حده
میکنی لطف و احسان
بیا و امونم بده
السلطان السلطان
ادخلوها۲ بسلام آمنین
بند سوم
رسیدم_آقا گنبد طلاتو دیدم
رسیدم_اشکای زائراتو دیدم
رسیدم_همه کفشداریاتو دیدم
نشستم_بعد اینکه سلام و دادم
نشستم_حاجتام اومدش به یادم
نشستم_روبرو پنجره فولادم
تو که نفست مرهمه
واسه درد مریضان
بیا و شفامو بده
السلطان السلطان
ادخلوها۲ بسلام آمنین
- دوشنبه
- 6
- آبان
- 1398
- ساعت
- 13:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه