زهر مامون زد شرر بر جسم و جانم
بلکه سوزانده شرارش استخوانم
واشهیدا
لاله ی زهرایم و خشکیدم از زهر
بین حجره من به خود پیچیدم از زهر
واشهیدا
کو جوادم تا که آید در بر من
دشمن آورده چه غم ها بر سر من
وا شهیدا
در غریبی کنج حجره جان سپردم
خون دل خوردم ولی نیزه نخوردم
وا شهیدا
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- پنج شنبه
- 9
- آبان
- 1398
- ساعت
- 1:7
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه