آن لاله ام که از ستم خار پرپرم
من اولین مدافع زهرا و حیدرم
آن طایرم که بی پر و بی بال گشته ام
من محسنم که در پس در سوخت پیکرم
وقتی که خنده کرد به ما دومی پست
خون جای اشک بود به چشم برادرم
آن بی حیا به در لگدی زد که در شکست
در پشت درب سوخته آمد چه بر سرم
آن لحظه ای که در به روی مادرم فتاد
دیدم فتاد لرزه بر اندام خواهرم
وقتی که سقط گشتم و زهرا ز هوش رفت
بر روی خاک،ناله زدم وای مادرم
طوری فشار داد در خانه را عدو
یک دفعه میخ رفت فرو بین حنجرم*
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
* اصابت میخ به گلوی حضرت محسن صلوات الله علیه را مرحوم علامه ی امینی نوره الله مضجعه نقل کرده است.
لطفا در حال و هوای خاص(گریه و ضجه و لطمه)خوانده شود
- یکشنبه
- 12
- آبان
- 1398
- ساعت
- 0:43
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه