• دوشنبه 3 دی 03


غزل مدح امام حسن مجتبی علیه السلام -(وقتی زمین به طرز نگاهت دچار شد)

482

"وقتی زمین به طرز نگاهت دچار شد
خورشید پیش چشم تو بی اعتبار شد"

از آسمان قدم به زمین تا گذاشتی
لبخند گل شکفت و پس از آن بهار شد

یک قطره شبنم از سر زلفت چکید و بعد
بر شانه ات که ریخت؛ خودش آبشار شد

حُسن تو فوق ظرفیت دید خلق بود
روی خدا برای تو آیینه دار شد

دست خدا تمام هنر را بکار بست
حُسنت دمید و کار خدا؛ شاهکار شد

از بس برای تان صدقه داد فاطمه
روزی ما به یمن شما بی شمار شد

از کوچه سارهای دلم رد شدی و بعد
سرتاسر محله ی ما؛ مُشکبار شد

نام کرم به نام تو پیوند خورده است
اینگونه شد که شغل گدا افتخار شد

سردار بی سپاه؛ علمدار مرتضی
با صلح تو حقیقت دین؛ پایدار شد

آئینه ی نگاه پر از بغض شیعیان
از دیدن مزار شما پر غبار شد

چشم انتظار منتقمت ایستاده ایم
سهم دل شکسته ی ما؛ انتظار شد

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران