ای امید آل طاها
فاطمه، صدیقه، زهرا
از ازل دل به مهر تو بستم
غیر تو از جهانی گسستم
فاطمه فاطمه فاطمه جان(۲)
همسر حبل المتینی
رحمت حق بر زمینی
دستگیر همه عالمینی
مام زینب حسن،هم حسینی
فاطمه فاطمه فاطمه جان
ای که هستی تکیه گاهم
جان زینب کن نگاهم
با نگاه تو اهل ولایم
بر سر راه تو چون گدایم
فاطمه فاطمه فاطمه جان
تو امید شیعیانی
بر همه آرام جانی
فاطمه جان تویی تاروپودم
مهر تو از ازل در وجودم
فاطمه فاطمه فاطمه جان
ای تمام سرنوشتم
مهر تو اندر سرشتم
از من خسته دل جان مولا
دستگیری نما روز عقبا
فاطمه فاطمه فاطمه جان
مست عطروبویت هستم
من گدای کویت هستم
گرچه عمری دلت را شکستم
در غم سوز داغت نشستم
فاطمه فاطمه فاطمه جان
ای گل شهر مدینه
داغ تو مانده به سینه
سوزم و گریم از غربت تو
فاطمه در کجاست تربت تو
فاطمه فاطمه فاطمه جان
آتش کین زدزبانه
حمله کرد دشمن به خانه
غنچه و لاله از هم جدا شد
پشت در محسنت جان فدا شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
صورت تو گشته نیلی
شد کبود از ضرب سیلی
نانجیبان دلت را شکستند
هر دو دست علی را ببستند
فاطمه فاطمه فاطمه جان
ازچه تو نقش زمینی
گفته ای فضه خزینی
ازچه زهرا به خونش نشسته
پهلویش پشت درشدشکسته
فاطمه فاطمه فاطمه جان
- پنج شنبه
- 7
- آذر
- 1398
- ساعت
- 15:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه