عالم بود مهمان زهرا
شرمنده ی احسان زهرا
ای مظهر خلاق داور
ای دختر پاک پیمبر
شافعه ی صحرای محشر
یا فاطمه یا فاطمه جان(۳)
توفاطمه خیرالنسایی
هستی و جان مصطفایی
آیینه ی ایزد نمایی
نور دل اهل ولایی
توبانوی مشکل گشایی
یا فاطمه یا فاطمه جان
ای کفوحیدر فاطمه جان
هست پیمبر فاطمه جان
تو عطر قرآن مبینی
جان امیرالمومنینی
با بذل جان حامی دینی
یا فاطمه یا فاطمه جان
تو زینت عرش و زمینی
حبل المتین حصن حصینی
خلاق داور بر تو نازد
شخص پیمبر بر تو نازد
حضرت حیدر بر تو نازد
یا فاطمه یا فاطمه جان
هستم همیشه در پناهت
محتاج بر نیم نگاهت
از کودکی هستم گدایت
جانم شود زهرا فدایت
سوزم برای غصه هایت
یا فاطمه یا فاطمه جان
ای باعث خلقت عالم
دردانه ی رسول خاتم
بانوی بی قرینه زهرا
ای مادر حزینه زهرا
غریب در مدینه زهرا
یا فاطمه یا فاطمه جان
بعد ازنبی چها کشیدی
غربت حیدر راتودیدی
نامردمان با هم نشستند
از حیدرو نبی گسستند
با ضرب کین در را شکستند
یا فاطمه یا فاطمه جان
حرامیان آن زمانه
آتش زدند بر درب خانه
دشمن قرآن وحشیانه
ازجوروکینه ظالمانه
ترا زدند با تازیانه
یا فاطمه یا فاطمه جان
در پیش چشم زینب تو
جان رسیده بر لب تو
زخم علی رااو نمک زد
صبرعلی رااو محک زد
فاطمه جان تو را کتک زد
یا فاطمه یا فاطمه جان
در پیش چشم کودکانش
آتش زدند بر آشیانش
دخت نبی نقش زمین شد
محسن فدای راه دین شد
گریان امیرالمومنین شد
یا فاطمه یا فاطمه جان
- پنج شنبه
- 7
- آذر
- 1398
- ساعت
- 15:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه