نوحه مشترک ائمه مظلومی که با زهر مسموم شده و به شهادت رسیده اند
داده ای جان با شرار زهر کینه
خونجگر از داغ تو یاس مدینه
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
در عزایت اهل عالم گریه کرده
مادرت با قلب پر غم گریه کرده
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
ای شده از غربت و از کینه مسموم
بوده اي بی یاور و تنها و مظلوم
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
زهرِ کینه بر دل و جانت اثر کرد
پای تا سر پیکرت را پر شَرَر کرد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
قلب عالَم در عزایت غصه دارد
همچو ابری دیده از داغت بِبارد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
تو شدی کشته وَلیکَن سر جدا نه
شد سرِ تو ماهِ روی نیزه ها،نه
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
چه بگویم از هُجوم و جار و جنجال
کشته ی غرقِ به خون در بین گودال
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
بین گودال در غریبی ناله ها زد
پیش چشمِ مادر خود دست و پا زد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
- چهارشنبه
- 27
- آذر
- 1398
- ساعت
- 13:7
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه