یا فاطمه الزهرا(ع)
بستری پهن گشته در خانه
مادری آرمیده دربستر
کودکانش به دور او نگران
اشک ریزان برای این مادر
گاه گاهی ضعیف ناله کند
گاه گاهی می رود از هوش
دست اودست مرتضی باشد
می شود شمع عمر او خاموش
التماسش کند علی(ع)،زهرا(س)
جان حیدر دو چشم خود وا کن
درد دلهای کودکان ومرا
با گل خنده ات مداوا کن
حرف رفتن مزن تو فاطمه جان
مزن آتش به جسم وجان علی
شده حیدر غریب،خیز ازجا
یاریم کن تو،مهربان علی
وصیتها نمود وچشمش بست
اسدا... گشت بیچاره
دید باچشم اشکبار شده
رشته ی عمر کوثرش پاره
شعر:اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 4
- دی
- 1398
- ساعت
- 14:32
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
یحیی