اگر چه سینه ام زخمی ز داغ توست
به روی شانه ام بار فراق توست
هر لحظه سوی در بوَد چشمانم
بیا ز ره رضا برادر جانم
گر چه به بستر و در شهر غربتم
اینجا کسی نزد سیلی به صورتم
اما مدینه پیش چشم مولا
نامحرما کتک زدن زهرا را
جان میدهم اگر ای ماه هر شبم
ایندم آخری به یاد زینبم
بر روی تل ستاده و می لرزید
جان کندن برادرش را می دید
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- شنبه
- 7
- دی
- 1398
- ساعت
- 1:3
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه