مادر مادر
بال و پرم گرفت ، چشم ترم گرفت
آتیش غصه های تو به پیکرم گرفت
جون میدم تا،دستا تو میگیری بالا
با آهی سرد ، بابا رو میزنی صدا
میخونی که ، مرگ و برسون ای خدا ۲
مادر بیا منم ببر
نمیتونم بدونه تو
اللهی دق کنم واسه
قد خم و کمونه تو
( خدا نگهدار )
بین دیوار
فشرده شد تنت ، مادر کشوندنت
مادر چه خالیه جای شما و محسنت
مادر ،هرشب ، چادرتو سر میکنم
با چشم تر ، نگاه به این در میکنم
جات خالی و ، نگاه به بستر میکنم ۲
نیسی ببینی قاتلات
به اشک من میخندیدن
نامردا پیش چشم من
گل بهارمو چیدن
( خدا نگهدار )
مادر مادر
چی شد تو کوچه ها ، که میبینم شبا
تو خواب میگه سیلی نزن ، داداشم مجتبی
توی خونه ، میاد مادر صدات هنوز
مثل شمعی ، تو خونه ی بابا نسوز
جای کفن ، برا حسین پیرهن بدوز ۲
میخای بری ولی بدون
بعد تو میشم من پر آه
گفتی بهم میای یه روز
با قد خم تو قتلگاه
( غریب حسینم )
- چهارشنبه
- 11
- دی
- 1398
- ساعت
- 14:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه