همه با ایما اشاره ، میکنن ما رو نظاره
کوچه مون خلوت بود حالا ، شبیه سرِ بازاره
من نفهمیدم که چی شد ، مادرم دست به دیواره
ای وای مادر ، الهی من بگردم دورت
ای وای مادر ، شده پر از نامحرم دورت
ای وای مادر، ریخته هیزم یه عالم دورت
ای وای مادر ، آتیش گرفته کم کم دورت
(مادر مادر تنهام نذار مادر)
?⚫️⚫️⚫️?
از غمت مادر روز و شب، هوای چشمامون ابره
سهم تو درد پهلو بود ، سهم ما بعد از این صبره
چه جوری باید ببینم ، مادرم تو دل قبره
مادر تا هست، خیال اهل خونه تخته
مادر که نیست، حتی نفس کشیدن سخته
زینب بی تو ، تو حسرت لباس بخته
روی دیوار ، نشسته خون لخته لخته
(مادر مادر تنهام نذار مادر)
?⚫️⚫️⚫️?
گله دارم از مدینه ، هستم از این مردم شاکی
روی دست بابای من ،دیگه ریختن آب پاکی
چادر مادرم زهرا، شده با ردپا خاکی
ای وای مادر، گرفتن از خوشحالیتو
ای کاش زینب، نبینه بی پر و بالیتو
دائم دیدم، بستر خونی و خالیتو
هر شب داری از درد پهلو می نالی تو
(مادر مادر تنهام نذار مادر)
- پنج شنبه
- 12
- دی
- 1398
- ساعت
- 11:10
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه