پدر جان فدای تو و صبر تو
منم فاطمه زائر قبر تو
پدر بیقرارم کسی را ندارم
پدر جان پدر(۲)
پدر جان نبودی چه ها دیده ام
به گلزار تو من گل چیده ام
غم من فزون شد دل از غصه خون شد
پدر جان پدر
علی جانشین تو تنها شده
دگر همدمش اشک زهرا شده
دگر من غریبم شده غم نصیبم
پدر جان پدر
در خانه ام را به آتش کشید
پدر محسنم پشت در شد شهید
زکین شعله افروخت درخانه ام سوخت
پدر جان پدر
گل من ز شاخه جدا شد پدر
به راه ولایت فدا شد پدر
من ام الشهیدم گلم چیده دیدم
پدر جان پدر
پدر جان نبودی دل من شکست
عدو ازستم دست حیدرببست
زدند تازیانه مرا بی بهانه
پدر جان پدر
به زخم دلم دشمنت زد محک
مرا زد پدر پیش حیدر کتک
بودروی نیلی نشانه زسیلی
پدر جان پدر
- پنج شنبه
- 12
- دی
- 1398
- ساعت
- 12:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه