ای گل باغ ولا جان بفدای صبر تو
ای پدر جان آمدم من در کنار قبر تو
صفای قلب من بنگر به حال من
بعد ازتوای بابا شکسته بال من
بابا منم زهرا(۴)
بعد توای پدرم به گرد هم نشسته اند
آن سقیفه مسلکان بیعت تو گسسته اند
قلب مرا بابا ز کینه آزردند
غصب فدک کردند حق علی بردند
بابا منم زهرا
جای عرض تسلیت آتش زدندبه خانهام
از فشاروضرب در فدا شده ریحانه ام
از خانه ام بابا آتش زبانه زد
مرا پدر دشمن با تازیانه زد
بابا منم زهرا
پشت در بابای من گلم زشاخه شدجدا
در ره دین خدا محسن من شده فدا
چوکینه افزون شد بابا دلم خون شد
همسر من حیدر زغصه محزون شد
بابا منم زهرا
پیش چشم مرتضی برزمین افتاده بودم
کوفته شد به پشت در تمامی تار و پودم
تا زدلگدبر در بابا زمین خوردم
از غربت حیدر زغصه پژمردم
بابا منم زهرا
باباجون فرموده ای بر تو سرور سینه ام
بنگر غربت من شهیده ی مدینه ام
گرچه منم بابا شفیعه ی محشر
خون شده قلب من ز غربت حیدر
بابا منم زهرا
- پنج شنبه
- 12
- دی
- 1398
- ساعت
- 14:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه