• دوشنبه 3 دی 03

 مظاهر کثیری نژاد

متن شعر واحد سنگین فاطمیه -(بشکنه دستم که نمک نداشت، مدینه ای کاش که فدک نداشت)

1366
0

بشکنه دستم که نمک نداشت، مدینه ای کاش که فدک نداشت
گلدون یاسی که تو خونه بود، حتی یه ذره هم ترک نداشت
یادش بخیر اون روزا، زهرا کنار من بود
نه سال که خیلی سال نیست، چه موقع رفتن بود
دیگه از علی سئوال نکن، این چه حال و روزه
اینقده بگم مجتبا شبا، توی تب میسوزه
زینب کنج ایوون نشسته و ، چش به در میدوزه
آخه رد خون مونده روی در، هنوز که هنوزه
(نرو زهرا)(۴)



من روزگارم که سیاه نبود، سهم من از زندگی آه نبود
کمتر میسوختم به خدا اگه، فاطمه ی من پا به ماه نبود
اراذل و اوباش، محله رو جمع کردن
پروانه رو داغدارِ، سوختن یک شمع کردن
آوردن برای درِ خونه م،  هیزم دسته دسته
کاری که ازم بر نمیومد، با این دست بسته
یکی با لگد زد به پهلوی، یه پهلو شکسته
بمیرم برای فاطمه م، بین خون نشسته
(نرو زهرا)(۴)



اونا که دشمن محمدن، چل نفری تو کوچه اومدن
تو روز روشن وسط محل، مادرو پیش بچه ها زدن
چادر مشکیت اون روز، یه دشت لاله خیز شد
بهار هیجده سالم،  با یه لگد پاییز شد
داغ تو نشسته به سینه مو، خیلی جانگدازه
زخماتو میشورم ولی بازم، میاد خون تازه
روزای خوشیمون تموم شد و، عمر شب درازه
بچه هامو بردم نیمه شب، تشییع جنازه
(نرو زهرا)(۴)

  • جمعه
  • 13
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 737.42 KB
تعداد بازپخش 42
تاریخ بارگذاری جمعه 13 دی 1398 07:11
عنوان : بند سوم
حجم فایل 736.48 KB
تعداد بازپخش 12
تاریخ بارگذاری جمعه 13 دی 1398 07:11
عنوان : بند دوم
حجم فایل 805.67 KB
تعداد بازپخش 29
تاریخ بارگذاری جمعه 13 دی 1398 07:12
عنوان : بند اول

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران