آمدم فاطمه جان من در کنار بسترت
با دل شکسته اش نشسته حیدردر برت
ای مونس ویارم تنها طرفدارم
با چشم گریانم بر تو پرستارم
گل علی زهرا (۴)
بانوی خانه ی من خون شده از غمت دلم
سوز گریه های تو شرر زده بر حاصلم
ماه دل آرایم غریب و تنهایم
دختر پیغمبر بنگرتو نجوایم
گل علی زهرا
تویی در تمام عمر هم نفسم فاطمه جان
بعد داغ احمدی همه کسم فاطمه جان
ای گوهر نابم کرده غمت آبم
کنار تو زهرا بنگر که بی تابم
گل علی زهرا
در میان بسترت با پهلوی شکسته ای
چرا یا فاطمه جان از زندگانی خسته ای
ای ماه تابانم آرامش جانم
از غم تو زهرا بنگر که گریانم
گل علی زهرا
بنگر غربت من گردیده‌ام خانه‌نشین
پیش دیده ی علی توگشته ای نقش
زمین ای که تویی تنها ماه شب افروزم
صفای بیت من از غم تو سوزم
گل علی زهرا
از تو من شرمنده ام تنها طرفدار علی
من پرستار توام تویی تو بیمار علی
تو هستی یا زهرا نور دو عین من
ریزد کنار تو اشک حسین من
گل علی زهرا
در کنار بسترت فاطمه جان جان بر لبم حسنم گریه کند همناله ی با زینبم
تنها طبیب من یار غریب من
رفته دگر ازتن صبر و شکیب من
گل علی زهرا
همه دم یا فاطمه بهر تو من دعا کنم
تا دهد شفای تو خدا خدا خدا کنم
تو هستی یا زهرا یاروحبیب من
بهر شفای توست امن یجیب من
گل علی زهرا
- جمعه
- 13
- دی
- 1398
- ساعت
- 11:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه