جان پیغمبری همسر حیدری
گل گلخانه ام از چه در بستری
در کنارت شمع شب افروزم
از غم تو یا فاطمه سوزم
ای گل حیدرای گل حیدر(۳)
ای امیدعلی در کنار توام
ای صفای دلم بی قرار توام
خون شده ازاین غم دلم زهرا
شرری زد بر حاصلم زهرا
ای گل حیدرای گل حیدر
از چه یا فاطمه توفتادی زپا
گل حیدر شدم من به غم مبتلا
فاطمه با پهلوی آزرده
شده ای همچون گل پژمرده
ای گل حیدرای گل حیدر
تا که دیدم رخت دل من شد کباب
ریزد از بصرم اشک همچون گلاب
جان فدای روی کبود تو
گشته آزرده تار و پود تو
ای گل حیدر ای گل حیدر
بنگر فاطمه جان من بر لب است
چون حسن چون حسین خون جگر زینب است
از غم تو در شور و شینم من
دیده گریان بهر حسینم من
ای گل حیدر ای گل حیدر
از چه بشکسته شد پهلویت فاطمه
من خجالت کشم از رویت فاطمه
بانوی خانه پشت در افتاد
محسن ششماهه ی تو جان داد
ای گل حیدر ای گل حیدر
- جمعه
- 13
- دی
- 1398
- ساعت
- 11:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه