منی که اول هر کار یاعلی گفتم
به لطف ایزد دادار یاعلی گفتم
گل بهشتی گلزار وحی بودم که
شدم مواجهه با خار یاعلی گفتم
خلیل وار چو کاشانه ام در آتش سوخت
قدم زدم وسط نار یاعلی گفتم
شکست پهلوی من تا که از فشار لگد
میان آن در و دیوار یاعلی گفتم
زدست محسن شش ماهه رفت و ناله کنان
به پیش صدمه مسمار یاعلی گفتم
به سینه میخ فرو رفت و من به جای آه
زسوز سینه خونبار یاعلی گفتم
به طوف کعبه روی علی در آن کوچه
به جای تلبیه بسیار یاعلی گفتم
به کف گرفته کمربند فاتح خیبر
به عشق حیدرکرار یاعلی گفتم
مغیره پیش حسن تازیانه ام میزد
به جرم اینکه من زار یاعلی گفتم
به زیر ضرب غلاف قنفذ ملعون
فتاد بازویم از کار یاعلی گفتم
زپا فتادم و میخواستم که برخیزم
گرفته دست به دیوار یاعلی گفتم
برای حفظ علی من زخانه تامسجد
به زیر لب صد و ده بار یاعلی گفتم
همیشه نام علی خوشترین کلام من است
تمام خلق بدانند علی امام من است
#عبدالحسین_میرزایی
- یکشنبه
- 15
- دی
- 1398
- ساعت
- 3:8
- نوشته شده توسط
- عبدالحسین
- شاعر:
-
عبدالحسین میرزایی
ارسال دیدگاه