• دوشنبه 3 دی 03


فاطمه بعد از پیمبر روز و شب را گریه کرد

651

#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه


فاطمه بعد از پیمبر روز وشب را گریه کرد
بر غریبی علی و داغ بابا گریه کرد

بسکه آن غمدیده اندر سینه خود غصه داشت
هرچه گفتند گریه کم کن باز زهرا گریه کرد

ای مدینه فاطمه در تو مگر حانه نداشت
پس چرا می رفت بین دشت و صحرا گریه کرد

از فشار درد پهلو تا سحر خوابی نداشت
دور از چشم علی تنهای تنها گریه کرد

او که هردم گفت بابا مصطفی مسرور شد
پشت آن در تا که بابا گفت بابا گریه کرد

استخوان سینه را بشکست و خون آلود شد
از شرار سینه اش مسمار گویا گریه کرد

تازیانه تا که بالا رفت زینب دیده بست
فاطمه بر خاک چون افتاد مولا گریه کرد

#عبدالحسین

.

  • سه شنبه
  • 17
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 2:15
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران