• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم نعمتی

شعر شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و یاران همراهان شهیدشان -(مسیر رودِ خروشان به دامن دریاست)

6596
4

بسم رب الشهدا و الصدیقین

چند بیتی عرض ادب به ساحت مقدس سردار شهید قاسم سلیمانی ؛ابومهدی مهندس و یاران عزیزشان که غریبانه جام شهادت را نوشیدند.
این شعر با گریز به روضه حضت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما

مسیر رودِ خروشان به دامن دریاست
به خون خویش طپیدن سرورِ این دنیاست

بدون دست؛علمدار؛دیدنی تر شد
لباسِ سرخِ شهادت به قامتت زیباست

به روی دوش شهیدان تنت شب جمعه
کنارِ علقمه مهمانِ حضرت زهراست

ز  فاو تا به حلب ؛زینبیه تا به عراق
حضور ِ سبز تو شانه به شانهٔ شهداست

سلام بر تنِ پاکِ تو و «ابومهدی»
که عاشقانه در آغوشِ سیدالشهداست

کسی که در پی الگو برای ایثار است
حیات تا به شهادت نتیجه اش اینجاست

زمان زندگی ات فاتحانه جنگیدی
شهادت تو سرآغاز مرگ آمریکاست

تقاص خون تو را صهیونیسم پس بدهد
به گور میبرد این  آرزو «علی تنهاست»

نوشته روی عَلَم «قاسم سلیمانی»
به روی شانهٔ او پرچم علی بالاست

زکربلای چهار و شلمچه جا ماندی
ولی  قرار تو بادوستان تو ؛دی ماست

کسی که فاطمیه جام وصل می نوشد
میانِ شعله اگر دست و پا زند ؛ گویاست_

_میانِ آن درودیوار مادرِ ماسوخت
میانِ آن در و دیوار محشری برپاست

به پیش چشم علی می زدند زهرا را
یگانه عصمت کبری به زیر دست و‌پاست

کسی که روی بگیرد زمرد نابینا
میان آنهمه نا مَحرمِ بدون ِ حیاست

مغیره قنفذ و خالد قلاف کوبیدند
کسی نگفت که زن را زدن به کوچه رواست؟

اگرکه چادر مادر به کوچه خاکی شد
ظهور فاطمیه در غروب عاشوراست

سپاه کوفه به زینب بلند خندیدند
تمام درد سر او نبودن سقاست

کنار پیکرِ بی سر زدند زینب را
برای غارت چادر میانشان دعواست

  • سه شنبه
  • 17
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 4:1
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران