شب و روز من با عشق تو سر شد
حال من خوبه، با روضه بهتر شد
من توی چشم تو، خدا رو میدیدم
هر دفعه آقا، چشمای من تر شد
برای مادرت، اگر خون ببارم کمه
فاطمیه برام، مثل ماه محرمه
ای جان، ای جان، ای جانِ جانانان
ای عشق، ای شور، ای روح و ریحان
به مادرت قسم صدام بزن، منو ببر کربلا
ببین که بارون چشمای من، منو ببر کربلا
فقط به خاطر امام حسن، منو ببر کربلا
منو ببر کربلا، منو ببر کربلا
دم عیسی تو، ذکر مسیحا تو
شور شیرینم، زلف جلی با تو
قبله عشقی، حضرت جانانی
روح ایمانی، ساکن دلها تو
تو دست رد نمیزنی رو این سینهها
دلم میخواد بیام شبجمعهها کربلا
یارم، عشق تو کار و بارم
یارم، من خیلی دوست دارم
به مادرت قسم صدا بزن، منو ببر کربلا
ببین که بارون چشمای من، منو ببر کربلا
فقط به خاطر امام حسن، منو ببر کربلا
منو ببر کربلا، منو ببر کربلا
- چهارشنبه
- 18
- دی
- 1398
- ساعت
- 16:24
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه