چه قدر،شیشه ی عمر تو زود می شکند؟
کبوتری که پرش شد کبود می شکند
سقوط اگر چه سرآغاز پرشکستن هاست
پرِ پرنده ی تو در صعود می شکند
علی نرفت به بیعت بنابراین زهراست
که حرمتش به نگاهی حسود می شکند
چنان که او به لجاجت غلاف می چرخاند
بدن که هیچ،بگیرد به خوود می شکند
چه شد که شاخه ی نخل علی میان هجوم
همین که شعر ثمر می سرود می شکند؟
شب تو گریه و روزت شبیه شب گریه
دلی که معدن درد است زود می شکند
قیام توست قعود و قعود توست قیام
چه ساده مرز قیام و قعود می شکند
خدا کند که نبیند کسی در این عالم
زنش به پشت در و موج دود می شکند
تو را به نام مسلمان زدند و باید دید
که پهلوی نوه ات را یهود می شکند
- شنبه
- 28
- دی
- 1398
- ساعت
- 14:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه