• چهارشنبه 7 آذر 03

 مظاهر کثیری نژاد

متن شعر و واحد سنگین شام غریبان فاطمیه98 -(تیره و تاره روزم)

2404
2

تیره و تاره روزم
از غمِ تو میسوزم
اینکه دیگه کنارم نباشی رو باور ندارم هنوزم

عمراین شب درازه
داغ تو جانگدازه
تو نگفتی بری پس علی با فراقت چه چوری بسازه

آخ نمی دونی حال کسی رو که رفته تموم قرارش
آخ چقد آرزو داشتی باشی عروسیِ زینب کنارش

این آخرا حال خسته تو دیدم
نماز شبای نشسته تو دیدم
درد دلم اینه که چرا تازه
گوشواره های شکسته تو دیدم



رو به وقت غروبی
هی به قلبم می کوبی
هیچی از من نخواستی توی زندگی جز یه تابوت چوبی

جنس گریه بهونه ست
در خودش یک نشونه ست
جای اون لکه ی خون پهلوت هنوز روی دیوار خونه ست

دیدی آخر چه جوری جدایی شده سهم حیدر عزیزم؟
من چه جوری با دست خودم باید آب رو تن تو بریزم؟

چرا عزیزم کبوده بازوهات؟
داره هنوز خون تازه پهلوهات
بگو چقد غصه تو دلت داشتی
چرا عزیزم سفید شده موهات؟



زندگیت در مُحاق بود
شرح حالت فراق بود
اما حرف دل تو لا تنسی قتیلاً بتف العراق بود

سینه هات غرق آه بود
غصه ها توی راه بود
روضه های شب جمعه ی تو فقط روضه ی قتلگاه بود

با همون دستای پر ورم پیرهن دوختی واسه حسینت
جبرئیل روضه می خوند و با روضه هاش سوختی واسه حسینت

پیرهنی که دوختی غارتش کردن
چقدر تو گودال جسارتش کردن
زینبی که زینت علی بوده
زینت به رخت اسارتش کردن

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 919.29 KB
تعداد بازپخش 153
تاریخ بارگذاری شنبه 28 دی 1398 12:27

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران