از لرزش صدای تو شرمنده میشوم
با ناله های نای تو شرمنده میشوم
کمتر به پیش چشم علی کار خانه کن
من از صدای پای تو شرمنده میشوم
هر بار دیده ام به در افتاد و میخ آن
با هر نفس به جای تو شرمنده میشوم
ای قامت تو جلوۀ قدقامت علی
آخر ز قدّ تای تو شرمنده میشوم
هر بار گرد بستر تو گریه میکنند
از روی بچه های تو شرمنده میشوم
روی از علی مگیر و غم ِ شرمِ خود مخور
من هم که پا به پای تو شرمنده میشوم
وقتی کنار سفره به پیشم نشسته ای
از سوز سرفه های تو شرمنده میشوم
سنگ صبور من شده مهر سکوت تو
از اینهمه وفای تو شرمنده میشوم
هر دم به چشم خیس حسن خیره میشوی
از اشک بی صدای تو شرمنده میشوم
میخوانم از نگاه تو موج فرات را
از داغ کربلای تو شرمنده میشوم
- دوشنبه
- 30
- دی
- 1398
- ساعت
- 14:31
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مجتبی تاجیک
ارسال دیدگاه