چه پیش آمد که جان را غم گرفته
جهان را سر به سر ماتم گرفته
چو گل مردم گریبان چاک کردند
به داغ لاله بر سر خاک کردند
مگر خورشید عالم تاب دین رفت
که شادی اززمان واز زمین رفت
تقی ، پور رضا با زهر بیداد
ز پا افتاده همچو سرو آزاد
جواد آن پاره ی جان پیمبر
امام راستان ، فرزند حیدر
فروغ دودمان پاک زهرا
چراغ نور بخش آل طاها
شبستان جهان را مهر تابان
دل سر گشته را آئینه جام
امید عارفان ، مهر ولایت
شب تاریک را ، شمس هدایت
از او شد زنده آئین محمد
اساس دین یزدانی سرمد
- شنبه
- 15
- مهر
- 1391
- ساعت
- 7:11
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه