رسیدم کرب وبلا(امّا شکسته بال)
این چهل روز برامن(گذشت قدِ چل سال)
اکبر بیا! فدای تو
بگیر عنان ناقه مو
عباس ! داداشِ با وفام
پاشو رکاب بگیر برام
که دیگه این زانو،نداره هیچ نیرو
* ای ، امون ای دل *
〰〰〰〰〰
استقبالم نمیای؟(حسین گُل زهرا)
پاشو ببین که من و (تو میشناسی آیا؟)
با محنت و با قدِّ خم
برا زیارت اومدم
هنوز تو یادمه صدات
تَرَک های روی لبات
میریزه این بی تاب،روی مزارت آب
* ای ، امون ای دل *
〰〰〰〰〰
هرچی یاس بود توحرم(سپردی برخواهر)
آوردم حالا برات (یه باغ نیلوفر)
ای کاش که می مُرد خواهرت
تو شام شبیه دخترت
از وقتی تو بزم یزید
اون طشت و خیزرون و دید
به این در اون در زد،تا از قفس پر زد
* ای ، امون ای دل *
〰〰〰〰〰
یک بارِ دیگه حسین(میرم به روی تل)
به یاد روز دهم (که بودی تو مقتل)
یادم میاد یه رو سیاه
با چکمه اومد قتلگاه
دیدم که دست و پا زدی
هی مادر و صدا زدی
جلو چش مادر، تن تو شد بی سر
* ای ، امون ای دل *
- سه شنبه
- 1
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 11:8
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه