بند( ۱ )
دنیا واسم .... زندونه
داری میری ... شبونه
یا انیسَ المرتضیٰ
بی نشونه....
شده تن پوشِ یاسم ...کفن
چه جوری میری تنها... بی من؟
بگیر حسینت رو تو بغل
اُمُ الحــــــــــــسن
♠️فاطمه جان بی تو من میمیرم (۳)
بند( ۲)
بمیرم برات... بانوم
داره می لرزه ...زانوم
رو پهلوش اسما آب و
بریـــــــــز آروم
بین غسل و کفنت شد... رو
چی کشیدی از زخمِ پهلو
وای چه بدجوری وَرم کرده
هر دو ... بــــازو
♠️فاطمه جان بی تو من میمیرم (۳)
بند( ۳)
واسه حسینت سوختی
چشماتو بهش دوختی
با دست لرزون... اخر
پیروهن واسش دوختی
نمیگی تو این حال و احوال
چه میاد به روزه این اطفال؟؟
قرا بعدیمون زهرا جون
تویِ گــــودال
♠️فاطمه جان بی تو من میمیرم (۳)
بند (۴)
سلام ... امِّ ابیها
ای انسیة الحورا
وَ فداکِ یا زهرا
دخــتِ طــــاها
شفاعت شیعه هاس باتو
سرنوشتمون ... تو دستاتو
دق میده اخر این روضه ها
عاشــــــــــــقاتو
♠️فاطمه جان بی تو من میمیرم (۳)
- پنج شنبه
- 3
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 13:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه