وصیت کرده ای بر من
که شب دفنت کنم زهرا
کنار پیکر پاکت
بسوزد زینب کبرا
واویلا آه و واویلا(۴)
به وقت غسل تو ای گل
دگر صبر علی کم شد
صبور عالم هستی
ز داغت قامتم خم شد
واویلا آه و واویلا
به وقت غسل و دفن تو
بدیدم صورتت نیلی
گل من تازه فهمیدم
چه کرده با رخت سیلی
واویلا آه و واویلا
صفا بخش دل حیدر
بسوزد از غمت این دل
چگونه این تن پاکت
نهم زهرا به زیر گل
واویلا آه و واویلا
نمیشد باورم هرگز
لحدچینم برای تو
غریب و خسته و تنها
نشینم در عزای تو
واویلا آه و واویلا
تمام هستیم بودی
که رفتی امشب از دستم
کنار قبر تو زهرا
دخیل گریه بر بستم
واویلا آه و واویلا
خدا داند گل حیدر
چه کردی با دلم امشب
نمی دانم که بعد از تو
چه سازم با دل زینب
واویلا آه و واویلا
شده حیران ز داغ تو
حسن نور دو عین تو
کنار جسم بی جانت
بگرید با حسین تو
واویلا آه و واویلا
نگربرآه شبگیرم
نموده داغ تو پیرم
پس از توای امید من
دگر از زندگی سیرم
واویلا آه و واویلا
کنار تربتت زهرا
کشم از نای سینه آه
پس از تو نور چشمانم
کنم درد دلم با چاه
واویلا آه و واویلا
اگرچه ضربه ی ثانی
بسوزانده وجودت را
نشان حضرت طاها
مده روی کبودت را
واویلا آه و واویلا
الا ای محرم رازم
تو بودی بال پروازم
بگوای هستی حیدر
چگونه با غمت سازم
واویلا آه و واویلا
به پیغمبر قسم زهرا
تو بودی مونسم زهرا
چه سازم بایتیمانت
پس از تو بی کسم زهرا
واویلا آه و واویلا
چراغ روشنم بودی
زچشم من ضیا رفته
پس از تو مادر زینب
از این خانه صفا رفته
واویلا آه و واویلا
شدم بعد از تو در دنیا
غریب و خسته و تنها
صفای خانه ی حیدر
کجا رفتی گلم زهرا
واویلا آه و واویلا
نگر زهرا بر احوالم
شکسته شد پرو بالم
به یاد عمر کوتاهت
کنار قبرت تونالم
واویلا آه و واویلا
- پنج شنبه
- 3
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 14:10
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه