الاعزیز مصطفی صفای قلب مرتضی
محبوبه خدایی و فاطمه ی خیرالنسا
ای امید ماسوا نور چشم اولیا
یار خوب و آشنا مقتدا و رهنما
فاطمه یا فاطمه(۴)
توشوکت مدینه ای بی مثل وبی قرینه ای
برمصطفی و مرتضی زهراسرور سینه ای
دختر پیمبری اقتدار حیدری
بر حسین و زینبین فاطمه تو مادری
فاطمه یا فاطمه
تو همسر ولایتی تو لطف بی نهایتی
چنان امیرمومنان تودر کرم قیامتی
کوه صبر و غیرتی پابه سر تو رحمتی
فاطمه چنان علی بهر شیعه نعمتی
فاطمه یا فاطمه
زدست دشمن خدا چهاکشیدی فاطمه
بعد ختم الانبیا جزغم ندیدی فاطمه
آتش از ستم زده دشمنت به خانهات
پیش دیده ی علی زد عدونشانهات
فاطمه یا فاطمه
بجای عرض تسلیت زظلم وکینه آمدند
به درب خانه ی علی یافاطمه لگد زدند
تاکه زدلگد به در توفتادی پشت در
ناله های زینبت زد به جان تو شرر
فاطمه یا فاطمه
ام الائمه فاطمه نصیب تومحن شده
آتش بجان مرتضی زگریه ی حسن شده
پیش دیده ی علی گل زشاخه شدجدا
پشت درز کینه ها محسنت شده فدا
فاطمه یا فاطمه
به جای تسلیت تو را به تازیانه می زدند
گهی به دست وبازوو گهی به شانه میزدند
از غریبی علی جان رسیده بر لبت
زد شرر به جان تو اشک چشم زینبت
فاطمه یا فاطمه
تاتوروبرزمین بدید قامت همسرت خمید
بمیرم از بهر علی ازتو خجالت می کشید
فتنه ها بپا شد و دست حیدربسته شد
پشت دریافاطمه پهلویت شکسته شد
فاطمه یا فاطمه
ازاین همه مصیبتا خون شددل حسین تو
سوزانده قلب مرتضی گریه ی نورعین تو
غم رسیده ی علی قد خمیده ی علی
چه کشیدی از عدو ای شهیده ی علی
فاطمه یا فاطمه
زدندسقیفه مسلکان نمک به زخم همسرت
دشمن دین تورازده به پیش چشم دخترت
پشت درب خانهات برعلی سپر شدی
غنچه ات فدا شدو باغ بی ثمرشدی
فاطمه یا فاطمه
- پنج شنبه
- 3
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 14:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه