شب شهادت تو شد شهادت من
شکسته پهلوی تو در حمایت من
دیده بگشا گریه کن بر علی بدون حساب
در مدینه شد سلام علی بدون جواب
فاطمه فاطمه جان یازهرا 3
میان کوجه شدی یار و یاور من
شکست بازوی تو در برابر من
با دوچشمت دست من را بیا دوباره مبند
زنده ام کن بهر زینب دمی دوباره بخند
سخن از غربت من برلبهاست
کار من گریه به هر شب هرجاست
فاطمه فاطمه جان یا زهرا ۳
دوباره آتشی از رفتنت به سماست
شبانه میرپی و شور گریه به پاست
ای همای پرشکسته ز آشیانه مرو
لااقل گر میروی از برم شبانه مرو
بنگر فاطمه چشمم دریاست
بی تو حیدر چه غریب و تنهاست
فاطمه فاطمه جان یا زهرا ۳
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 9:30
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه