پاشو زهرا، ببین که میلرزه صدام
پاشو زهرا، پاشو که تر شده چشام
بدون تو ، میلرزه شونه ی حیدر
پاشو زهرا ، قوت نداره زانوهام
باشی حال دلم خوبه
پاشو ببین قلب حسن چه میکوبه
بیا ببین ، حال زارمنو
این غریب شدنو ، گریه حسنو
وای وای وای
یافاطمه یافاطمه یازهرا
خودم دیدم ، نانجیبا چه بد زدن
خودم دیدم ، با کینه و حسد زدن
به کی بگم ، فقط به پهلوی تو نه
خودم دیدم ، به بختمون لگد زدن
اون روز تو کوچه ها مُردم
همین که افتادی منم زمین خوردم
نگاه من ، تو نگاه تو بود
چی گناه تو بود کی پناه تو بود
وای وای وای
یا فاطمه یافاطمه یازهرا
نرو زهرا، وا کرده غم مشت منو
نرو زهرا، خالی نکن پشت منو
بمون پیشم، که حیدرو یاری کنی
نرو زهرا، حال حسن کشته منو
هر شب بچت هراسونه
تو خواب میگه مادر پاشو بریم خونه
پاشو بریم تو دلم شرره
منتظر پدره کوچه پر خطره
وای وای وای
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 9:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد زنجانی
ارسال دیدگاه